در طول تاریخ طنز های بعد از انقلاب اسلامی ....همه طنز ها با یک دوران ابتدایی شکوفایی و بعد افول مواجه شده است. برای مثال زیر آسمان شهر مهران غفوریان در سری ابتدایی به نسبت عالی بود و در زیر آسمان شهر دو کمی بد شد و در در سری سوم مفتضح شد...اما خوبی کار های مهران غفوریان این بود که قابلیت حتی وجه های مذهبی و غم را نیز داشت.
مهران مدیری یک بازیگر نقش های درام بود و یکبار هم نقش یک اسیر جنگی و یا یک معتاد را بازی کرده بود....روند کاری مهران مدیری در واقع با همه طنزسازان متفاوت است او با طنز های نوروز 77 و ... که آنقدر قوتی نداشت و یا کارهایی چون فراز و فروت به کار خود ادامه داد تا فیلم پاورچین و بعد از آن نقطه چین، شبهای برره و...
مرد هزار چهره
این فیلم بر خلاف طنز های مهران مدیری در یک مساحت مشخص نبوده و در واقع از صحنه های متفاوت استفاده کرده است.مهران مدیری به یک انتقاد با در نظر گرفتن شعور مخاطب در فیلم ادامه کار داده است...به نظر من یکی از بهترین صحنه های فیلم در قسمت های ابتدایی انتخاب کفش و کت یکسان مسعود شصت چی بود؟
به نظر من یکی دیگر از نقاط قوت نشان دادن بعضی از شاعران درپیتی و ورزش های یوگایی که امروز دست به گریبان بچه پولدار و آقازادگان است....
مسعود شصتچی یک بچه ساده است امّا با دلی پاک اما این سادگی در پیچیدگی آدم های پیچیده خراب می شود اما باز او یک آدم ساده پیچیده است....
یادمان نرفته به طنز گرفتن متحصان مجلس ششم آقای مدیری که هنوز هنوزه آن ها مهران مدیری برای این کار مورد انتقاد قرار می دهند..
در این گیر دار ثبت احوال شیراز از مهران مدیری و گرفتن غرامت...؟؟؟
البته گفته باشیم که این فیلم انتقادهایی را در بر دارد و یا بعضی ها می گویند که در این قسمت ها کار ناجا در امنیت اجتماعی به سخره گرفته شده ...که البته درست به نظر می رسد...
این مطلب را قبلا نوشته بودم و به دلایلی بلاگم پاک شد...اما این مطلب چون در یکی از خبرگزاری ها لینک داده شد...من دوباره آنرا را احیاء کردم
نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی
نظرات دیگران [ نظر]